وقتي كه تلاش وزحمات بي ريا وزيربنايي دولت نهم رامي بينيم ، دلسوزي وپيگيري سرسختانه نمايندگان اجرايي عاليترين مقام استان ها بالاخص استان گيلان رامشاهده مي كنيم ،نسبت به رشد وپيشرفت كشورمان بالاخص استان گيلان اميد وارتر وبه تبع شغلمان جوانان رابه انديشه هاي سازنده ونو بيشتر ترغيب ميكنيم تادرآينده ايراني آباد ،آزادوسربلند داشته باشيم .

اماوقتي كه درجرايد يارسانه ها ميخوانيم ومي شنويم كه براي انتخابات مجلس دوره هشتم حدود 200نفر ازمديران عالي رتبه ادارات وسازمانها به اتفاق معاونين شان ، اغلب استعفا داده اند ؟! جريان غريبي راحس مكنيم كه متاسفانه سكوت دربرابرچنين اقدامي شايد خيانت به قانون باشد ! چرانبايد دولت لياقت پرور وعدالت جو نداند كه دليل استعفاي برخي از اين عزيزان برچه پايه اي بوده است ؟ اگر مي خواستند نماينده مردم بشوند پس چرا از طريق روابط وتوصيه هاي نمايندگاني كه خودشان راوكيل مردم مي دانند ،اين افراد رادرپست هاي حساس ومرتبط بامردم قرارميدادند؟! آنان كه حس خدمت رابافرصت طلبي درسايه روابط برضوابط غالب مي كنند ،براستي از خدمتگزاران حقيقي ودلسوز اين مردم هستند ؟! ماانتظار نداريم اينگونه مسئولان ،تنها نسبت به منافع خودشان صادق تر باشند.

اگر مديران بادرايتي هستند پس دولت حظور آنان را درسازمان ها وادارات بيشتر نياز دارد . وگر نه براي وكالت مردم نيز مفيد نخواهند بود . امروز جامعه مابه مديران مبتكر، دلسوز،متعهد وقناعت پيشه نياز دارد . چرابايد مديران اجرايي برخي ازسازمانها وادارات باغنيمت شمردن فرصتها از طريق روابط ووساطت برخي از نمايندگان كه مي خواهند پايگاه خودشان رااز طريق اقتصادي واجتماعي به نام سياسي ،قوي تر كنند ، درپست هاومنصب هاقرارگيرند ؟! وقتي كه از طريق روابط قرارگيرند، بي شك به اكراه تن به اجراي ضوابط مي دهند ، زيرا نمي توانند استقلال راي داشته باشند كه بتوانند از طريق ضوابط به تكليف مردم بپر دازند .متاسفانه بدعت ناميموني است كه ازدوره جناح بازيها گاه بانام اصول گرايي وگاه باشعاراصلاح طلبي درجامعه مان پديدارشد وجريان ناسالمي رادرادارات پديد آورد . طبعا مديران بالياقت ودل

سوز رادرپيشرفت اهداف انقلاب مكدر ونگران مي كند . برخي از مديران سازمانها بالاخص درآموزش وپرورش استان استان گيلان بلافاصله باورود رئيس سازمان وقت ، ازطريق روابط مهره هايي را درسطح معاونت وكارشناسي ورؤساي ادارات وبرخي از مديران كل درپژوهش كده ها وگروه هاي آموزشي ومشاركت هاي مردمي وغيره و... بدليل اينكه الفت ، ستادي يا درمكاتب منتسب به نام هاي ائمه اطهار حضورمحفلي داشته اند ، جاي گزين كرده اند ، بي آنكه اين عزيزان درفكر پيشرفت وتحول درحيطه اختيارات خودباشند .

بيشترسعي درتعارف وتركيب حلقه هاي خود براي ايجاد روابط عمومي درجمع وجلب آراي مردم ابتكاروخلاقيت به خرج مي دهند . به نحوي مراجعين راكه براي احقاق حق خود مي آيند به تبع طبيعت اين مردم برخوردي ظاهرا مؤدبانه ونويد دهنده بكارمي برند . آنان كه درپي حقوق تضييع شده مصر هستند بنحوي مراجعين را از سرخودشان دور ميكنند.

جايي راكه دلشان بخواهد ، ازاختيارات رياست سازمان ازكاه كوهي مي سازند . وجايي راكه دلشان نخواهد بايد صبركرد ومنتظر دستورالعمل دولت بود تااقدام واجراشود!! چه انتظاري ! انتظاري غريب ودور ! جالب اين است كه آيت الله خامنه اي درفرمايشات خود خطاب به رؤساي آموزش وپرورش فرمودند كه تغيير ساختارنظام آموزشي اجتناب ناپذيراست و... بلي اجتناب ناپذيراست ،همه توانمندي ها براي اين تحول آماده است ، اماهنوز اغلب رؤساي سازمان هاي اين نهاداساسي وفرهنگي ، بالاخص دراستان گيلان چون اغلب شان ازطريق ضوابط ولياقت وشايستگي برمنصب رياست قرارندارند ، ازاينگونه منصب ها براي رفتن به مجلس ،متاسفانه برنامه ريزي كرده اند اين فرمايشات حضرتعالي رابه درستي درك نمي كنند ! بنابراين چگونه مي توانيم اميد داشته باشيم كه توان منديها بامديريت هاي صحيح ودلسوزانه بتواند برنامه تغيير ساختارنظام آموزشي راسبب شود؟!چرابايد مديران اجرايي درسلسله مراتب اداري وسازماني به طمع وكالت مردم براي مجلس هشتم استعفا دهند ؟! چرابدين ترتيب فرصت ها ازبين برود؟!اين ها كه نمي توانند به عنوان يك مدير لايق پاي بند ، خدمتگزارمردم باشند چگونه مي توانند يك قانون گذاربادرايت باشند ؟! تاكي مي توانند ازطريق نمايندگان فرصت جو حلقه هاي سياسي ، محفلي وديني ، و... مكتب هايي كه به نام ائمه اطهار تاسيس شده است ، پست ها را به دلخواه اشغال كنند ؟! چرابايد اين جريانات درعزل ونصب وتصميم گيريها تحميل شود ؟! متاسفانه اغلب نمايندگان هراستان بجاي اينكه دراجراي قانون ادارات نظارت داشته باشند ،درانتخاب وانتصاب مديران وزيرمجموعه شان درسلسله مراتب اداري دخالت ميكنند .

بيشتر مي خواهند پس از راي گيري به وعده هايي كه داده اند عمل كنند ! درواقع اين نمايندگان ، نماينده همان دست نشاندگان شان هستند كه متاسفانه مي بينيم برخي از آنان بي آنكه شرايط وضوابط علمي ،اخلاقي وتعهدات انقلابي لازم راداشته باشند چنان ميدان تخلفات وپيشرفت برايشان گشوده است كه دراغلب امور ادارات وسازمانها تاثير گذار ميشوند وبالاخص درآموزش وپرورش گيلان مشهود است . امتيازات اعتباري راتصاحب مي كنند آن عده از كارگزاران كه خودرابراي وكالت مردم اين شهرآماده كرده اند ،اگركارمند دولت هستند يافرهنگي ؟ باكدام سرمايه مي خواهند خرج هاي چند صد ميليوني راهزينه كنند ؟وچه كساني اين پول رابرايشان به راحتي فراهم مي كنند ؟آيادرمجلس هشتم آنهم دردولت عدالت محورولياقت پرور لازم است كه براي كشاندن مردم به پاي صندوق هاي راي وكلاي جديد بدون برنامه ، مجبور شوند باسكه وسفره ونويدهاي بي منطق براي آندسته از افراد به هر نحوي هزينه مي كنند از طريق راي مردم برصندلي سبز مجلس هدايت شوند ؟! آيالازم است كه درسازمان آموزش وپرورش براي برخي از عزيزان پست هايي رابتراشند ، به صرف اينكه روابط عمومي خوب آنان ، سبب جلب آراي عمومي خواهد شد ؟ آيادردستورالعمل وقانون آمده است كه صدور حكم كارشناسي يابدون توجه به سطح علمي ونيز قرارگرفتن چنين پستي درتشكيلات اداري از اختيارات رييس سازمان تلقي شود ؟! هرگونه زمزمه وتذكرات كارشناسان رامنوط به اختيارات رياست سازمان محسوب كنند ؟! پس جايگاه خدمت گزاري ولياقت ورزي وتعهدات قانوني كي وچه وقت اجرا مي شود ؟! بنابراين چه انتظاري داريم كه بخواهيم برخي ازمديران ومؤسسان غير انتفاعي راكه سرشارازتخلفات پنهان وآشكاربه فريب واجحاف اولياءودانش آموزانشان به ثروت هاي آنچناني رسيده اند ، وهركدام به ويلاهاي نيم ميليارد ريالي دست يافته اند ؟ موردمؤاخذه وپي گيري قراردهيم ؟! از متوليان امور كه درتاييد صلاحيت ها بدين گونه نقش دارند بايد ضوابط داوطلبان راجدي بگيرند .

ديگر مصلحت ها بدين گونه نقش دارند بايد ضوابط داوطلبان راجدي بگيريند . ديگر مصلحت نيست كه بخواهند به طمع خدمت باهرعنواني دراختيار گرفتن راي از مردم منافع ياران خود راتضمين كنند . آن وقت اجراي قانون درسلسله مراتب اداري فقط بعنوان يك شعار درتاريخ بماند و بس

  عاطفي فرد